اخبـــار

بازی‌های گروهی باید به کودکان احساس موفقیت بدهند

بازی‌های گروهی برای کودکان ۵ و ۶ ساله نه تنها باید سرگرم‌کننده باشند، بلکه باید به گونه‌ای طراحی شوند که مهارت‌های حرکتی، شناختی و اجتماعی آن‌ها را تقویت کنند.

دکتر سیما مهدی زاده طهرانی، روانشناس تربیتی و مدرس دانشگاه در خصوص اهمیت انجام بازی‌های گروهی برای نوآموزان و نقش‌آفرینی این فعالیت‌ها در زندگی کودکان گفت: “از سادگی قوانین تا ایجاد محیطی امن و خلاق، همه و همه باید به کودکان احساس موفقیت بدهند.
قوانین بازی باید به گونه‌ای طراحی شوند که کودکان به راحتی بتوانند آن‌ها را درک کنند. توضیحات روشن و کوتاه به کودکان کمک می‌کند تا سریع‌تر وارد بازی شوند و از آن لذت ببرند. پیچیدگی بیش از حد ممکن است باعث سردرگمی و کاهش علاقه آن‌ها شود.”

این مدرس و پژوهشگر حوزه اسباب‌بازی در ادامه به اهمیت جذاب و سرگرم‌کننده بودن بازی‌ها اشاره کرد و یادآور شد: “بازی‌های گروهی باید شامل عناصر جذابی مانند رنگ‌های شاد، صداهای مهیج و حرکات بدنی باشند تا توجه کودکان را جلب کنند. این عناصر نه تنها بازی را لذت‌بخش‌تر می‌کنند، بلکه به حفظ تمرکز کودکان کمک می‌کنند. همچنین بازی‌های گروهی باید فرصتی برای تعامل و همکاری میان کودکان فراهم کنند. این تعاملات به کودکان می‌آموزد که چگونه با هم‌سالان خود ارتباط برقرار کنند، نظرات خود را بیان کنند و به نظرات دیگران احترام بگذارند. تشویق همکاری در بازی‌ها نیز مهارت‌های کار گروهی را تقویت می‌کند.”

وی که داور جشنواره‌های اسباب بازی نیز هست در زمینه توسعه مهارت‌های حرکتی یادآور شد: “فعالیت‌های بدنی بخش مهمی از بازی‌های گروهی هستند. بازی‌هایی که شامل دویدن، پریدن، پرتاب کردن یا تعادل هستند، به تقویت قدرت و هماهنگی حرکتی کودکان کمک می‌کنند. این مهارت‌ها نه تنها برای رشد فیزیکی کودکان مهم هستند، بلکه در انجام فعالیت‌های روزمره نیز به آن‌ها کمک می‌کنند. بازی‌های گروهی باید شامل چالش‌هایی باشند که نیاز به تفکر و حل مسئله دارند. این چالش‌ها می‌توانند شامل پازل‌ها، سؤالات ساده یا مسابقات فکری باشند که به کودکان کمک می‌کنند تا مهارت‌های شناختی خود را تقویت کنند. از زاویه دیگر اینطور باید گفت بازی‌ها باید به گونه‌ای طراحی شوند که کودکان پس از انجام آن‌ها احساس موفقیت و پیشرفت کنند. این احساس دستاورد، نه تنها اعتماد به نفس کودکان را افزایش می‌دهد، بلکه آن‌ها را برای شرکت در بازی‌های بعدی ترغیب می‌کند.”

دکتر مهدی‌زاده طهرانی سپس به مربیان توصیه کرد: “برای جلوگیری از یکنواختی، بازی‌ها باید قابلیت تغییر و تنوع داشته باشند. اضافه کردن چالش‌های جدید یا تغییر قوانین بازی می‌تواند بازی را برای کودکان جذاب‌تر کند و از کاهش علاقه آن‌ها جلوگیری کند. بازی‌های گروهی باید در محیطی امن و کنترل‌شده انجام شوند. استفاده از وسایل بازی ایمن و نظارت مربیان یا والدین به کاهش خطرات احتمالی کمک می‌کند. همچنین، بازی‌ها باید به گونه‌ای طراحی شوند که برای همه کودکان قابل دسترس باشند.”

او در پایان گفت: “در نهایت، بازی‌های گروهی مناسب برای کودکان ۵ و ۶ ساله باید ترکیبی از سرگرمی، یادگیری و رشد باشند. با رعایت این ویژگی‌ها، مربیان و والدین می‌توانند به کودکان کمک کنند تا در حین بازی، مهارت‌های ضروری برای زندگی آینده خود را کسب کنند.”

کاشتن گیاه توسط کودک، آموزش شکیبایی در رسیدن به جواب است

به چالش کشیدن کودکان در ارتباط با مسائل مطرح شده یکی از بهترین راه‌حل‌ها برای آموزش حل مسئله و تفکر کودک است و مربی از این مسیر می‌تواند به نوآموزان یاد دهد که درباره هر چیزی که به نظر مهم می‌آید فکر کنند.

دلارام حاجی ابوالحسن، فعال حوزه کودک و نوجوان و تسهیل‌گر مهارت‌های زندگی کودکان با بیان این مطلب گفت: “زمانی که کودک از مربی، معلم، تسهیلگر یا والد سؤالی می‌پرسد بهترین گزینه این است که اول به او بگوییم “توچی فکر می‌کنی!؟” و همین یک سوال، سرآغاز به چالش کشیدن کودک است و باعث می‌شود تا هم سؤالات دیگر مطرح شود و هم اینکه کودک خودش راه حل را کم کم از دل سؤال و جواب‌هایش پیدا کند.”

او در پاسخ به این پرسش که چگونه به بچه‌ها یاد بدهیم هر مسئله‌ای راه حل دارد و تلاش کنند دنبال آن باشند تا از این طریق آن مسئله را حل کرده و به جواب برسند نیز افزود: “برای آموزش این بخش به طور کلی دو راهکار هست:
۱- آموزش از طریق گفتمان (به این صورت که ما با صحبت کردن به کودکان بیاموزیم برای تمامی مسائل راه‌حلی هست و فقط کافی هست که فکر کنیم. ممکن هست که گاهی سخت باشد اما ما می‌توانیم با کمک گرفتن و فکر کردن به راه حل مورد‌نظرمان برسیم)
۲- از طریق همان به چالش کشیدن عملی که در سؤال اول عرض کردم. وقتی كه كودكان را به شكل‌های مختلف به چالش بكشيم، این کار باعث می‌شود كودک خودش درصدد حل مسئله و یافتن راه حل باشد. او کم کم از تجربه کردن می‌آموزد که برای هر کاری یک راه‌حلی هست.”

این تسهیلگر و مشاور حوزه مهارت‌های زندگی کودکان همجنین در خصوص نقش تمرکز و دقت بر روی نکات مختلف زندگی و این‌که یک مربی چطور می‌تواند این موضوع را به بچه‌ها یاد بدهد که سریع تصمیم نگیرند و با دقت عمل کرده و رفتار کنند نیز یادآور شد: “بازی‌ها و تمرین‌های متفاوت و گفتمان، یکی از بهترین گزینه‌ها برای آموزش صبر به کودکان به شمار می‌رود. برای مثال کاشتن یک گیاه فرصت خوبی برای آموزش صبر و حوصله به کودکان است. کودک از زمان کاشت گیاه توسط خودش با راهنمایی مربی باید مدتی را بگذراند و در طول این زمان هم به مراقبت و آبیاری بپردازد تا در نهایت گیاه رشد کرده و به حد قابل قبولی برسد. این رسیدگی به گیاه تا زمان نهایی، آموزش خوبی برای کودکان است که بدانند پاسخ برخی پرسش‌ها نیازمند صبر و شکیبایی است. البته یکی دیگر از تمرین‌ها در این زمینه که زمان کمتری هم می‌خواهد بازی‌های maze است. گرچه مربی باید در استفاده از این نوع بازی‌ها و درجه سختی و آسانی آن، به سن و میزان صبر و شکیبایی بچه‌ها دقت لازم را داشته باشد. در این نوع تمرینات جدا از اینکه به کودک کمک می‌شود، او یاد می‌گیرد که برای رسیدن به جواب و نتیجه باید، فکر کرد و از صبر و دقت برخوردار بود و در این رابطه تمرین و تجربه کرد.”

پاپالو، پلی میان کودکان روستا و تحقق عدالت آموزشی

یک نشریه کودکانه مانند پاپالو در مناطق کم‌برخوردار که کودکان پیش‌دبستانی از حداقل امکانات آموزشی و فرهنگی در آنجا بی‌بهره‌اند،  می‌تواند به‌سان پلی میان خانواده و آموزش رسمی عمل کند و زمینه یادگیری مهارت‌های زندگی، پرورش تخیل و تقویت خلاقیت را برایشان فراهم آورد.

فرزاد میرشکاری پایه‌گذار کتابخانه  فاطمه‌ها در روستای دهکهان شهرستان کهنوج استان کرمان با بیان دغدغه‌های موجود در گفتگو با سایت تربیت و یادگیری کودک در باره نقش مؤثر یک مجله ویژه نوآموزان در توسعه فرهنگی، اجتماعی و اخلاقی گفت: “در بسیاری از نقاط محروم کشور، به‌ویژه در روستاهای دورافتاده، نبود منابع فرهنگی و آموزشی متناسب با سنین پایین، به یکی از دغدغه‌های جدی خانواده‌ها و فعالان حوزه تربیت کودک بدل شده است. کودکان پیش‌دبستانی در این مناطق نه تنها از داشتن پیش‌دبستانی‌های استاندارد محروم‌اند، بلکه گاهی حتی یک کتاب مناسب یا محتوای تربیتی هدفمند در اختیارشان قرار ندارد.”

وی که این کتابخانه را با ۴۰ جلد کتاب از کتابخانه شخصی خود در آن روستا راه‌اندازی کرده و امروز این فضا به یک مجموعه فرهنگی با چند هزار جلد کتاب و بیش از ششصد عضو تبدیل شده افزود: “بیشتر خانواده‌های روستایی به دلیل مسافت زیاد تا کتابفروشی‌ها و همچنین بالا بودن قیمت کتاب، امکان تهیه منابع مفید برای کودکان‌شان را ندارند. در چنین شرایطی، وجود یک مجله کودک باکیفیت و جذاب همچون پاپالو می‌تواند گره‌گشا باشد. این نشریه می‌تواند با هزینه‌ای کمتر، محتوایی ارائه دهد که ضمن سرگرم کردن کودک، در آموزش خلاقیت، تخیل، مهارت‌های اجتماعی و حتی تربیت اخلاقی او در منزل توسط والدین و یا مربی در محیط کتابخانه نقش ایفا کند.”

وی تأکید می‌کند که نبود مربیان حرفه‌ای در بسیاری از پیش‌دبستانی‌های مناطق محروم، شکافی جدی در آموزش رسمی ایجاد کرده است؛ شکافی که می‌تواند با یک نشریه حرفه‌ای تا حدی جبران شود. او با ذکر نمونه‌ای از تجربه شخصی خود افزود: “در منطقه‌ای که ما کار فرهنگی می‌کنیم فقط دو پیش‌دبستانی وجود دارد که هیچ‌کدام مربیان تخصصی ندارند. اگر مربیان بتوانند از یک مجله استاندارد استفاده کنند، نه تنها تنوع و کیفیت آموزش بالا می‌رود بلکه فضای خلاق‌تری برای یادگیری کودکان ایجاد می‌شود. مجله این قابلیت را دارد تا نوآموزان در منزل با راهنمایی والدین و یا بزرگترهای خانواده، از آن به عنوان یک سرگرمی مفید و تربیتی استفاده کنند.”

میرشکاری که کارشناسی ارشد زبان انگلیسی دارد و به عنوان معلم در مدارس تدریس می‌کند بر این باور است که تولید چنین نشریاتی باید با مشارکت یک تیم حرفه‌ای شامل کارشناسان حوزه کودک، نویسندگان، تصویرگران، مربیان و هنرمندان صورت گیرد. او می‌گوید: “اولین شماره فصلنامه پاپالو نشان می‌دهد که این مجله با زبان ساده، طراحی زیبا، و محتوای مناسب توسط تیمی متخصص تهیه شده است. لذا وجود چنین نشریاتی می‌تواند در سبد فرهنگی خانواده‌های ایرانی – مخصوصاً روستایی – جای بگیرد. خانواده‌ها همواره با اشتیاق منتظر نسخه جدید مجله خواهند بود و آن را بخشی از فرآیند تربیت فرزندانشان خواهند دانست.”

از نگاه این فعال فرهنگی، مشارکت خانواده‌ها در استفاده از محتوای نشریه برای آموزش فرزندان‌شان نه تنها کیفیت یادگیری کودک را بالا می‌برد، بلکه حس خوبی از نقش‌پذیری و اثرگذاری به والدین می‌دهد. پدر و مادری که می‌بینند با کمک یک مجله، فرزندشان چیزی یاد گرفته، شعر جدیدی خوانده، بازی تازه‌ای تجربه کرده یا رفتاری مثبت از خود نشان داده، انگیزه می‌گیرند و حس همراهی واقعی با فرزندشان را تجربه می‌کنند.”

در پایان او تأکید می‌کند که اگر مسئولان فرهنگی کشور نگاهی جدی‌تر به نقش رسانه‌های کودک در شکستن دیوار نابرابری آموزشی داشته باشند، می‌توان امیدوار بود که با یک نشریه حرفه‌ای، نسلی از کودکان خلاق، آگاه و بااعتماد به نفس، حتی از دل دورترین روستاها برخیزند.

نقش مهم دورریختنی‌های پاکیزه در رشد فکری کودکان

کارهای دستی که با استفاده از مواد مختلف مانند کاغذ، مقوا، کارتن، خمیر بازی، خاک رس، بطری‌ها و مواد دورریختنی پاکیزه  انجام می‌شود، نقش بسیار مهمی در رشد فکری، ذهنی و مهارت‌های دستی کودکان دارد.

فاطمه موسوی ثابت مربی مسئول کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان که بیش از دو دهه تجربه فعالیت در حوزه کودکان دارد در خصوص نقش و جایگاه کاردستی برای نوآموزان گفت: “با استفاده از کاردستی‌های ساده مانند انواع ماسک‌ها که می‌توان از آن‌ها برای اجراهای نمایش‌های کوتاه خلاق نیز بهره برد، علاوه بر زمینه‌سازی خلاقیت در ساخت، نوع کاربرد آن در نمایش نیز بسیار مهم و تأثیرگذار است. کاردستی‌هایی مانند انواع فرفره‌ها، موشک‌های ساده، بادبادک‌ها و… نیز زمینه‌ساز تحرک کودک خواهند شد.”

موسوی ثابت که دکترای زبان و ادبیات فارسی دارد و برای کودکان نیز می‌نویسد در ادامه می‌افزايد: “همه‌ کارهای هنری، موجبات رشد اعتماد به نفس را برای کودک فراهم می‌کنند. کودک با ساخت آن چه در ذهن دارد و ظهور و بروز خلاقیت خود در قالب یک نمونه‌ تجسمی و قابل رویت، احساس قدرت می‌کند. وقتی خمیر را در کف دست خود ورز می‌دهد و با آن درخت و حیوانات کوچک می‌سازد، وقتی قیچی به دست می‌گیرد و خطوط ترسیم شده یا فرضی را برش می‌دهد، اقدام به خلق چیزی کرده است. همین خلق کردن و ساختن، اعتماد به نفس او را تقویت می‌کند. البته نقش والدین و مربیان در این زمینه بسیار مهم و تأثیرگذار است. فقط فراموش نکنیم که تشویق بیش از حد، می‌تواند زمینه‌ شکست‌های بعدی را فراهم سازد و از طرفی بی اعتنایی و بیان جملات منفی نیز می‌تواند او را برای همیشه از انجام فعالیت‌های فرهنگی و هنری دور کند. نباید نادیده گرفت که کار برای گروه خردسال، نیاز به مهارت، سواد و تجربه بالا دارد.”

وی در ادامه افزود: “کاردستی می‌تواند روند نمایش خلاق را زیباتر و جذاب‌تر سازد.  استفاده از ماسک‌های مختلف، منقار، گوش، دم و…  برای شخصیت‌های مختلف فانتزی و حیوانات، تاثیر بسزایی در باورپذیری و جلوه‌ی بصری نمایش دارد.”

موسوی ثابت در پایان به نقش تشویق بچه‌ها در زمینه ارائه ایده‌های خلاقانه اشاره کرد و گفت: “کودک در ذات خود دنیا را زنده و دارای شعور می داند. او ذاتاً تمایل به ساخت و در عین حال تخریب دارد.  مربی توانا با روش‌های خلاق می‌تواند به خردسال و کودک، متفاوت دیدن را بیاموزد.  او را با پدیده‌های مختلف طبیعت آشنا کند و از او بخواهد تا خودش نیز نمونه‌ای از آن‌ها را بسازد. به عنوان مثال وقتی کودک ابرها را به خوبی مشاهده کند، می‌تواند با ابزارهای مختلفی مانند کاغذ، پنبه یا سایر مواد ایمن، نمونه‌های خلاق بسازد.  همین مسأله درمورد انواع پرندگان، درختان، سنگ‌ها، ماه، ستارگان و…  نیز صدق می‌کند.”

وقتی آزمایش‌های ساده، دانشمندانی کوچک می‌سازند!

وقتی کودکی با چشمانی گرد شده از شگفتی، به حباب‌های رنگی یک واکنش شیمیایی خیره شده است، این‌جا تنها یک آزمایش ساده انجام نشده، بلکه نخستین گام در مسیر تبدیلِ “چرا؟”های کودکانه به کشف‌های بزرگِ فردا رخ داده است.

حمیده آخوندا مدیر پیش دبستانی و دبستان پسرانه حضرت جوادالائمه شهر یزد در باره اهمیت فعالیت‌های آزمایش‌های علمی برای ای نوآموزان با بیان این مطلب گفت: “مربیان خوش ذوق و توانا می‌توانند با کف‌های جوشان، تخم‌مرغ‌های شناور، یا رنگ‌های رقصان، نه تنها علم را به پیش‌دبستانی‌ها با زبانی جذاب آموزش بدهند، بلکه جرقه‌ای از عشق به یادگیری را در دل آنان روشن می‌کنند و داستانِ آزمایشگاه‌های کوچک کاری می‌کند که دنیا را برای کودکان تغییر می‌دهد. کودکان با انگشتانی که هنوز بوی رنگ می‌دهند، به جای حفظ کردن فرمول‌ها، دنیا را با “لمس، مشاهده و تجربه” می‌آموزند. پژوهش‌ها نشان می‌دهد آزمایش‌های عملی، درک علمی کودکان را تا ۴۰ درصد افزایش می‌دهد. وقتی آنان می‌بینند چگونه سرکه و جوش‌شیرین “آتشفشان” می‌سازند، یا رنگ‌ها در شیر چگونه می‌رقصند، علم از یک مفهوم انتزاعی به بازیِ محبوبشان تبدیل می‌شود.”

حمیده آخوندا که از سال‌ها تجربه فعالیت با نوآموزان پیش‌دبستانی و کودکان نیز برخوردار است در ادامه افزود: “یک آزمایش ساده مانند “واکنش شیمیایی خشم” (ترکیب سرکه و جوش‌شیرین)، تنها تولید کف نمی‌کند؛ بلکه به کودکان می‌آموزد:
– “پرسشگری: چرا حباب درست شد؟”
– “تحلیل: اگر بیشتر سرکه بریزیم چه می‌شود؟”
– “کنترل هیجان: همان‌طور که می‌توان واکنش شیمیایی را آرام کرد، می‌توان خشم را نیز با تنفس عمیق مدیریت کرد!”
لذا این‌ها پایه‌های “تفکر انتقادی و هوش هیجانی” هستند که در آینده به آنان کمک می‌کنند نه تنها دانشمند، که انسانی خلاق و تاب‌آور باشند.”

وی که دانش‌آموخته کارشناسی ارشد مدیریت و روان شناسی آموزش است در باره معیارهای یک آزمایشِ جادویی نیز یادآور می‌شود: “مربیان پیش‌دبستانی، آزمایش‌ها را بر اساس این اصول انتخاب می‌کنند:
– ایمنی: استفاده از مواد غیرسمی مانند رنگ خوراکی.
– شگفتی: تغییر رنگ ناگهانی یا صدای فشفشه‌ای ملایم.
– تکرارپذیری: کودکان بتوانند آن را در خانه با والدین تکرار کنند.
– تلفیق با زندگی: مانند آزمایش “رشد لوبیا در پنبه” که مفهوم صبر و مراقبت را می‌آموزد.”

وی که از سال‌ها تجربه و فعالیت با نوآموزان در مدرسه برخوردار است خطاب به همکاران پیش‌دبستانی خود می‌گوید: “یک مربی باید بتواند گاهی جلسه آزمایشگاه خود را لبریز از هیجان کند. ما در مدرسه خودمان، در برنامه‌ “دانشمند کوچک”، با ایجاد ایستگاه‌های گردشی کودکان را در موقعیت آزمایش‌های متعدد قرار می‌دهیم تا نکات مختلفی را تجربه کنند. در یکی از این ایستگاه‌ها، آنان با دیدن انفجار رنگ‌ها در شیر (با افزودن رنگ خوراکی و مایع ظرفشویی)، نه تنها با مفهوم چگالی آشنا شدند، بلکه یاد گرفتند چگونه زیبایی در تنوع است.”
این مربی باتجربه می‌گوید: “وقتی یکی از بچه‌ها فریاد زد ‘من دارم دنیا رو می‌سازم! ، فهمیدم علم را به روح او تزریق کرده‌ام.”

وی در پایان اهمیت ایمن بودن را یادآور شد و گفت: “رعایت نکات ایمنی مانند استفاده از عینک‌های پلاستیکی و نظارت دائمی مربی، باعث می‌شود هر آزمایش به خاطره‌ای شیرین تبدیل شود. همان‌طور که ماری کوری گفته است: “در زندگی از چیزی نترسید، فقط آن را درک کنید.” و این دقیقاً همان چیزی است که کودکان در این آزمایش‌ها می‌آموزند: “کنجکاوی بی‌خطر، شروعی برای اکتشافات بی‌پایان است.” امروز، این یک بطری جوشان است؛ فردا شاید همان کودک، دارویی برای بیماری‌ها کشف کند. آزمایش‌های علمی پیش‌دبستانی، تنها شادیِ لحظه‌ای نیستند، بلکه بذرهایی هستند که در ذهن کودکان کاشته می‌شوند تا در آینده، به درختانِ دانایی تبدیل شوند. پس دفعه‌ بعد که دیدید کودکی با دقت به ریختن نمک روی تکه‌های یخ نگاه می‌کند، بدانید که شاید در حال تماشای نخستین گام‌های یک نابغه‌ی آینده است! یادمان باشدکشف، موهبتی است که هر کودک سزاوار آن است؛ حتی اگر از یک حباب آغاز شود.”

افراد خلاق فکر تولید می‌کنند و چرخ دنیا را می‌چرخانند

تخیل، جزئی جدانشدنی از نهاد کودک و مرزی میان کودکی و بزرگسالی است. دنیای فانتزی کودکان، فضایی است که بچه‌ها در آن زندگی می‌کنند.

شیوا جعفری مربی و کارشناس کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در خصوص نقش تخیل در زندگی بچه‌ها با بیان این مطلب گفت: “خیال، یکی از ارکان اساسی کودکی سالم به شمار می‌آید. اگر مانعی بر سر این تخیل ایجاد نکنیم، این اقیانوس بی انتها همیشه در حال جوشش است. هر چه به کودک اجازه دهیم بیشتر در دنیای خیال خود غوطه‌ور باشد و بیشتر کودکی کند، تجربه‌های گرانبهاتری را بدست می‌آورد. به این ترتیب، می‌توان از تخیل به عنوان شریانی برای دوران کودکی یاد کرد، به‌طوری که اگر این شریان به هر دلیلی بسته شود، دنیای کودکی به سرعت رنگ می‌بازد. البته که ما به عنوان بزرگترها می‌توانیم از طرق مختلف دامنه این تخیل را بالاتر ببریم و بدین گونه کودکانی سالم‌تر و باهوش‌تر بار بیاوریم.”

این مدیر اجرایی کمیته بررسی کتاب برای کودکان همچنین افزود: “یکی از ارکان کمک کننده به افزایش دامنه تخیل کودکان استفاده از ابزاری به نام قصه است. با قصه گویی برای کودکان علاوه بر بالا بردن گنجینه لغات، به آنها فرصت می‌دهیم تجربیات جدیدی را به دست بياورند. هر چه کودک بیشتر قصه بشنود، بیشتر مهارت‌های مهم مربوط به دوران کودکی را تجربه می‌کند و از همین طریق تجربیات گرانبهایی را کسب می‌کند. تجربه‌ها و موضوعاتی که کودک از طریق قصه یاد می‌گیرد، بدون شک، از شیرین‌ترین یادگرفتنی‌های دنیای کودکانه هستند. از آنجا که در دنیای قصه‌ها، هر چیز ناممکنی ممکن است و هیچ مرزی برای تخیل  وجود ندارد، همین امر باعث می‌شود خلاقیت که محصول تخیل بی حد و مرز است در کودکان گسترش یابد.”

جعفری که نویسنده متون طنز برای کودکان و داور قصه‌گویی نیز هست در خصوص انتخاب سوژه برای قصه‌گویی افزود: “پیدا کردن سوژه مناسب برای قصه‌گویی، هنر مربی است. استفاده از سوژه‌هایی که پیام صلح و دوستی و مهربانی دارند، می‌تواند در تغییر رویکرد یک جامعه تأثیرگذار باشد. در انتخاب هر قصه، باید به سه عنصر قصه، قصه‌گو و مخاطب توجه کرد؛  بسیاری از قصه‌ها قابلیت طرح برای هر گروه سنی را ندارند و ممکن است تأثیرات منفی بر روان کودکان بگذارند. قصه‌ها باید کوتاه، شیرین، ساده و قابل فهم برای گروه سنی خود باشند. انتخاب یک قصه خوب همراه با یک قصه‌گویی استاندارد و مناسب می‌تواند تأثیری عمیق بر  روح و ذهن کودک داشته باشد. به‌علاوه، باید از سوژه‌های تکراری و کلیشه‌ای پرهیز کرد و به جای آن، از قصه‌هایی استفاده کرد که پایانی باز داشته باشند و به بچه‌ها فرصت اندیشه، خردورزی و فلسفیدن را بدهند. قصه‌ها باید نوعی نگرش در کودکان ایجاد کنند و آنها را به تولید فکر وادارند. قصه‌هایی با موضوعات جهان شمول با پیام‌های جهانی و فارغ از ملیت و جغرافیا. از قصه‌هایی با پیام‌های مستقیم باید اجتناب کرد، چرا که بچه‌ها باهوشند و بودن هدف واضح در قصه را به راحتی درک می‌کنند. بچه‌ها با عناصر قصه همذات‌پنداری می‌کنند و بسیاری از آنان آرزو دارند که جای قهرمان قصه باشند و حتی مسیر داستان را تغییر دهند. بنابراین، با طرح قصه‌های خوب می‌توانیم کودکانی جسور و شجاع بار بیاوریم و دنیای کودکان را دگرگون کنیم. اینحاست که اهمیت انتخاب یک قصه خوب به وضوح نمایان می‌شود.”

وی در پایان تأکید کرد: “به نظرم مهمترین دستاورد قصه، ایجاد خلاقیت است. امروزه چرخ دنیا در دستان انسان‌های خلاق می‌چرخد. افراد خلاق، فکر تولید می‌کنند و دیگران، که به نسبت بیشترند، آن فکرها را به عمل تبدیل می‌کنند. خلاقیت از تخیل نشأت می‌گیرد و قصه یکی از مهم‌ترین عوامل بسط تخیل است. بنابراین، شاید بتوان از مسیر قصه، کودکانی خلاق تربیت کرد که قادر به تأثیرگذاری بر جهان باشند.”